موسقی چشم تو گویا تر است؛ازلب پر ناله و آواز من...

ساخت وبلاگ

..... 

......

 کنار پیاده رو  ای که سمت میدون شهرداری رشت  ختم میشه؛ز یشمی پیاده شدیم. از جویی که دوبند انگشت ؛آب درش بود گذشتیم؛وارد پیاده روشدیم  و....اوشان مشاهده نمودیم و یکسره برفتیم همان روز و همان ساعت و همان مسیر و همان پله های بوستان ملت...

.سپس ها ترش راه فتادیم سمت میدان و در دل زمزمه نمودیم؛هرکه دلا ؛هرکه دلا،هرکه دلا آرام دید از دلش آرام رفت؛چشم ندارد خلاص باقی ایام هیچ...

√صحیح نوشت؛هرکه دلاآرام دید از دلش آرام رفت/چشم ندارد خلاص هرکه در این دام رفت...

√باقی ایام رفت؛که ما دوست داریم هیچ ببوده باشه...

......

.......

√ی نکته؛ حروفهای صفحه فشرده میشن ؛ که واژه ای با سرانگشت نوشته؛سپس ها  رمه ی کلماتی که  کنارهم خوانده...ولیکن ندانیم؛گاهی ز چه حروف کناری تایپ؟گاهی حروفه فشرده میشود!!اما حروف تایپ نمی شود؟واون گاهی حروف کناری تایپ بسان آن می ماند که؛تو تاریکی دلت خواست چوپان رو ویشگون بگیری؛مردشریف بگه؛آییی...که یهو صدای مامان جان رو بشنوی ؛که میگه ؛آیی....هرسه تا بیرون()چقدربیرون خوب بود؛خیلی هم  خوب بود برقها قطع میشدن...(؛) چقدم فاز داشت تو تاریکی جاخالی و...گمونم حروفها هم جاخالی میدن...(؛)

(قطعم نشد...فدای سرتون؛کنتور خاموش کنید...(؛)

(البته که؛غلط املایی ها رو دلمان می خواهد که باشن...)

(صادقانه عرض کنم؛ما مقصر  بودیم که؛چوپان کله ملق طور شد؛که اشتباها یقه مرد شریف رو گرفت و؛ هیچ.نهایتا هرسه تا...بیرون.میدونید!؟هوای بیرون (بیرون یعنی ایوون) عالی بود.یعنی نرمه بادو عطوری که درش بود؛شاهکارخوشمزه طور بود.)

آیکن ؛خیلی عذرمیخام و عرض دیگه ای نیست:|

<< ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 141 تاريخ : جمعه 23 تير 1396 ساعت: 16:14