نور علی نور...

ساخت وبلاگ

.....

......

 در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی 

خرقه جایی  گرو  باده  و  دفتر  جایی 

دل که آیینه شاهیست غباری دارد 

ازخدا می طلبم صحبت روشن رایی 

کرده ام  توبه به دست صنم باده فروش 

که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی 

نرگس  ار لاف  زد از شیوه چشم تو مرنج 

نرود اهل نظر از پی  نابینایی 

شرح این قصه مگر شمع بر آرد به زبان 

ورنه پروانه  ندارد به سخن پروایی 

جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر 

در کنارم بنشانند سهی بالایی 

کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست 

گشت هر گوشه چشم از غم دل دریایی 

سخن غیر مگو با من معشوقه پرست 

کز وی و جام می ام نیست به کس پروایی 

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می گفت

بر در میکده ای با دف و نی ترسایی 

گر مسلمانی از این است که حافظ دارد 

آه  اگر از پی امروز بود فردایی....

....

.....ای که خورشید تو را سجده کند هرشامی /کی بود از دل خورشید به بیرون آیی....

## خداوند نور آسمان ها و زمین است.مثال نور او همچون چراغدانی است که در آن چراغی باشدو آن چراغ در حبابی بلورین و درخشان که گویی ستاره ای فروزان است.و آن چراغ با  روغنی افروخته می شود که از میان درخت  پر برکت زیتون گرفته شده که نه شرقی ست و نه غربی.(و پیوسته آفتاب بر آن می تابد) روغن آن (به قدری زلال و شفاف است که ) بدون تماس با آتش ،نزدیک است روشن شود. نوری است بر فراز نوری دیگر ، و خداوند هرکس را که بخواهد به نور خود هدایت میکند  .و این مثل ها را خداوند برای مردم میزند و خداوند بر هرچیزی داناست. این نور در خانه هایی است که خداوند اذن داده تا آنها رفعت یابند....

(سوره نور؛آیه 36-35)

<< ابرِ ارغوانی >>...
ما را در سایت << ابرِ ارغوانی >> دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhaftaflakblue9 بازدید : 130 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 22:00