.....
...,,
....به سایه ی روی آب دقت کنید ؛و آن دریچه باهار خواب....
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا آمده ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت...
و تماشای غروب از آن دریچه ی روبه...
.... واینکه ؛از شب واز نهایت تاریکی و ازیک دریچه، گفتن...پس ،گوش کنیم ؛دور ترین مرغ جهان می خواند. که شب سلیس است و یکدست و باز...
همین.
√و نسیمی که آغشته به اسراف پیچ امین الدوله ست.